بیماری در سفر
تا به حال به این فکر کرده اید که اگر در یکی از سفر های خارج از ایران بیمار شوید یا اتفاقی برای شما بیافتد چه کار خواهید کرد ؟
شاید این سوال خیلی از کسانی باشد که میخواهند سفرهای خارجی را شروع کنند ،با توجه به اختلاف زیاد بین دلار و ریال هزینه های بیمارستان در خارج ایران سرسام آور خواهد بود و ممکن است سفری که برای آنها ماه ها برنامه ریزی کرده اید به راحتی خراب شود .
برای ما ایرانی های به ظاهر آینده نگر سخت است که به نکات منفی فکر نکنیم ولی در گام اول به نظر من بهتر است در سفرهای کوتاه مدت یک هفته ای یا 10 روزه مثبت فکر کنیم ، اینکه دایما به بیماری فکر کنید فقط احتمال وقوع آن را افزایش میدهید .
شاید به فکرتان برسد میشود مقداری دارو همراه داشت برای مواقع ضروری ، ولی برای به همراه داشتن دارو باید کاملا به قوانین دارویی کشور مقصد آگاه باشید چرا که در بعضی کشورها همراه داشت بعضی دارو ها ، مثل داروهای مسکن قوی مجاز نمی باشد و در صورت همراه داشتن با شما برخورد قانونی خواهد شد پس ظاهرا تنها راه چاره بیمه مسافرتی است ، با توجه به تجربه من این بیمه فقط در شرایط سخت مانند مرگ ، شکستگی ، تصادف و ... قابل استفاده است و برای حوادث معمولی داشتن یا نداشتن بیمه کمکی نمیکند.
پیشگیری قبل از درمان
من از آن دسته افرادی هستم که همیشه قبل از سفر در مورد کشور یا کشورهایی که میخواهم به آنها سفر کنم تحقیق میکنم ، در کشورهای مدرن معمولا مشکلات کمتر است ولی در کشورهای جهان سوم نوع بیماری های خاص از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و نمی توان یک روش خاص برای مقابله با بیماری پیشنهاد داد ، به عنوان مثال در کشور هند هیچ وقت از آب لوله کشی استفاده نکردم با توجه به اینکه مردم هند عادت دارند در فضاهای آلوده زندگی کنند ، بیشتر آنها نسبت به باکتری هایی که در هند است مصون هستند ولی برای کسی مثل من که آنجا مسافر است قضیه کاملا فرق دارد یا غذاهای خیابانی ، هرچند خوردن این غذاها برای آشنایی با فرهنگ کشورها بسیار سودمند است ولی برای کسی که به هند سفر میکند شاید این غذاهای خیابانی دردسر ساز شود .
در کشور مالزی و کشورهای جنوب شرق آسیا پشه ای وجود دارد به نام پشه دنگی این پشه باعث بوجود آمدن یکی از خطرناکترین بیماریها بنام تب دنگی می شود. همچنین بیماری تب زرد نیز توسط گونه ای از این حشره بوجود می آید برای رفع این مشکل میتوان از داروخانه اسپری تهیه کرد ، که قیمت این اسپری ها در این کشورها بسیار ارزان است . البته دولت مالزی به طور مرتب با سم پاشی محل هایی که احتمال رشد این پشه وجود دارد از بروز مشکل جلوگیری می کند در غیر این صورت جمعیت مالزی سال به سال رو به کاهش بود.
اینکه پشه ای از بین جمعیت 30 میلیونی مالزی و میلیون ها توریست فقط یک نفر را نیش بزند و آن یک نفر هم شما باشید احتمال ضعیفی دارد که فقط با فرمول های ریاضی میشود آن را حساب کرد ولی کسانی که بیش از حد نگران هستند میتوانند از اسپری استفاده کنند .
یا به طور مثال در کشورهای افریقایی یا امریکای جنوبی برای پیش گیری از بیماری های خاص منطقه ، واکسن وجود دارد که تهیه خیلی از این واکسن ها در کشور مقصد ارزانتر از ایران است .
تجارب شخصی من در سفر
من در طول سفرهایم 4 بار مجبور شدم به پزشک مراجعه کنم ،اولین بار در اندونزی ( قاره آسیا) ،دومین بار در آفریقای جنوبی (قاره آفریقا) ، سومین بار در اتریش و بار آخر در مجارستان (قاره اروپا) .
بار اول در کشور اندونزی در روز سوم سفر هنگامی که قرار بود از آبشار گیت گیت در دهکده ای در بالی بازدید کنم ، لیدر محلی سرما خورده بود و ویروس را خیلی راحت در هنگام توضیح در مورد محل به من انتقال داد ، در آن زمان بیمه نداشتم و خیلی ناراحت بودم که شرایط بیماری ام بدتر نشود ، تازه چند روز بود سفر را شروع کرده بودم و برنامه سفرم 24 روزه بود .
در کشورهای جنوب شرق آسیا معمولا در طول سال هوا گرم است و تغییر فصل ها با میزان بارندگی و شرجی بودن هوا تغییر میکند و تعریفی که ما از هوای سرد داریم در این مناطق اصلا وجود ندارد
تنها مشکل این است که وقتی در شهر مشغول گشت هستید هوا گرم و شرجی است و به شدت عرق میکنید و وقتی وارد رستوران ، فضاهای تجاری و وسایل نقلیه میشوید کولرها به شدت کار میکنند و این سردی و گرمی ممکن است باعث سرماخوردگی و یا تشدید آن شود .
رابطه من و بیمارستان و دکتر اصلا رابطه خوبی نیست در ایران هم وقتی سرما خوردگی دارم با رعایت رژیم غذایی و استراحت ، بیماری ام را برطرف میکنم .
دیر وقت بود ولی تصمیم گرفتم به داروخانه نزدیک هتل بروم ، پیدا کردن داروخانه در کشورهای دیگر کار سختی نیست تمام آنها نماد مار و جام را دارند مثل ایران خودمان ، نئون مار و جام را میشد از فاصله دور هم دید ، با دیدن نماد جام و مار یاد داستان های معروف این نماد و اینکه چرا این نماد ، نماد داروخانه ها در سراسر دنیا است افتادم
چرا نماد داروخانه ها مار و جام است ؟
داستان اول یک داستان ایرانی است ، ایرانیان مار را نشانه سلامتی میدانستند و کلمه بیمار به معنی کسی است که مار ندارد و جام ، نشانه دوستی است پس بی ربط نیست بگوییم این نشان یک نماد کاملا ایرانی است .
داستان بعدی به یونان باستان و رم مربوط است ، زئوس با آذرخش خود مردی را از پای در می آورد و پسر آپولو شروع به درمان مرد میکند ، در این حین ماری به اتاق می آید و پزشک مار را میکشد ، مار دیگری به اتاق می آید و گیاهی به مار مرده میدهد و مار را زنده میکند پزشک از آن گیاه به مرد مجروح میدهد و مرد شفا پیدا میکند ، از آن پس مار نماد داروخانه میشود.
داستان دیگر این است که گفته میشود در گذشته هر جا که مارها زندگی میکردند از بیماری طاعون خبری نبود و شهر رم را مار از بیماری طاعون نجات داد و برای تشکر جامی در سر راه مار گذاشتند و از آن پس مار نماد داروخانه ها شد .
وجه تشابه هر سه داستان در سه کشورهای قدیمی دنیا این است که مار نماد سلامتی است .
چون دیر وقت بود ، داروخانه بسته بود ، به فکرم رسید سوپر مارکت را امتحان کنم ، ،به سوپر مارکت نزدیک هتل رفتم ، چند قرص خریدم و در خوردن غذا هم تا 3 روز کاملا مراقب بودم و به این شکل اولین بار به خیر گذشت .یادم است که موقع شرح بیماری ام به فروشنده که زبان انگلیسی اش خیلی بد بود دچار مشکل شدم و با نمایش سرفه و عطسه به او فهماندم که سرما خوردم .
در سفر به آفریقای جنوبی بیمه بودم ، بیمه یک ماهه 60 هزار تومان ، مبلغ مقرون به صرفه بود سفر آفریقای جنوبی در زمستان بود و با توجه به قرار گرفتن آفریقای جنوبی در نیم کره جنوبی از زمستان ایران وارد فصل تابستان در آفریقای جنوبی شدم در عرض یک روز از برف و سرما و پوشش زمستانی به آفتاب و گرما و تیشرت رسیدم ، در دهکده ای در 300 کیلومتری کیپ تاون اقامت داشتم که روزها هوا گرم و شب ها به شدت خنک میشد و شاید همین اختلاف دما باعث شد که سرما بخورم ، برنامه به این شکل بود که باید به لبنان زنگ میزدم دکتر آفریقایی با دکتری در لبنان صحبت میکرد و در صورت تایید هزینه ها به حساب دکتر آفریقایی ریخته میشد ، در ظاهر امر ساده است ولی وقتی بیمار شدم ،ورق کاملا برگشت ، باید هزینه ویزیت دکتر در آفریقا را میدادم ، هزینه تلفن از آفریقا به لبنان را میدادم و کلی دردسر ، جالب اینجاست که هزینه تلفن از آفریقا جنوبی به لبنان چند برابر خرید قرص از داروخانه بود.
بعد از آن دو راه بیشتر نبود یا هزینه ها به حساب دکتر آفریقای ریخته میشد و من هزینه نمیدادم به جز هزینه تلفن و یا رسید میگرفتم به ایران می آمدم به دفتر بیمه میرفتم کلی سوال و جواب و معطلی و بالاخره مبلغ را میگرفتم .
پس به داروخانه رفتم قرص ها را خریدم و تمام ، این راه که باید تماس بگیرید و ... به نظر من یکی از روش های پشیمان کردن مسافر از استفاده از بیمه است و فکر کنم فقط یک بیمه کننده ایرانی میتواند این کار را انجام دهد ، خوب بالاخره شرکت های بیمه هم باید درآمد داشته باشند و دقیقا موضوع را با هر دکتری در کشورهای دیگر در میان گذاشتم در مورد این روش تعجب میکرد .
بار سوم در اروپا بود ، این بار تصمیم گرفتم از بیمه قبلی استفاده نکنم و به یک دفتر بیمه دیگر رفتم ، یکی از شرایط گرفتن ویزای شنگن داشتن بیمه مسافرتی است و باز داستان تکراری در دفاتر بیمه و دردسرهای آن که هیچ کدام از کارکنان دفتر بیمه دقیق نمیدانستند چطور باید از بیمه استفاده کرد و باید با دفتر مرکزی تماس میگرفتم تا قوانین را بپرسم ، یک دفترچه بیمه و یک برگ A4 مطلب ولی سوال ساده چطور از بیمه استفاده کنم ناجواب .هنوز هم این سوال برایم ناجواب مانده چطور کارمندان دفتر بیمه از قوانین بیمه ای که برای آن کار میکنند اطلاع دقیق ندارند .
برای استفاده از بیمه در اروپا باید به کشور آلمان زنگ میزدم بعد ایمیلی دریافت میکردم و...
در آن زمان هزینه تماس برای من صفر بود چون از گوشی دوستم استفاده کردم و طبق تعرفه های اروپایی این تماس هزینه ی اضافه ای برای دوست من نداشت ، ولی اگر این امکان را نداشتم هزینه تماس مسلما بیشتر از خرید قرص از داروخانه میشد .
خوب راهنمایی شخص آلمانی خیلی کارآمد تر از دفاتر ایران بود ، ولی به هر حال باز هم نشد از بیمه ام استفاده کنم و مثل دفعه های قبل عمل کردم.
بار آخر در مجارستان خیلی عجیب بود ، باید آزمایش خون میدادم ، مدارک بیمه همراهم نبود و در شهر کوچکی بودم وقتی به درمانگاه رفتم به جز یک نفر هیچکس انگلیسی بلد نبود ، معمولا انتظار مردم از جامعه پزشکی بیشتر از افراد دیگر است و کسانی که در بیمارستان کار میکنند با سطح تحصیلی بالا باید انگلیسی را روان صحبت ، برایم خیلی عجیب بود بالاخره با دردسر فراوان ارتباط برقرار کردیم قرار شد 20 یورو (آن موقع زیاد نبود ولی در حال حاضر حدود 220 هزار تومان) هزینه ویزیت بدهم و بعد به شهر دیگر بروم که آزمایشگاه داشت ، پرداخت پول برای این ویزیت الکی اصلا برایم خوشایند نبود ، احساس کردم که مبلغ را بیشتر از حد معمول گفته اند ، با توجه به وضعیت اقتصادی کشور مجارستان 20 یورو برای کسی که در مجارستان زندگی میکند زیاد است چه برسد به من که ایرانی هستم ، دوستم هم که از جریان مطلع شد با من هم عقیده بود و نظری داشت که تصمیم گرفتیم از آن استفاده کنیم ، تصمیم گرفتیم به جای مشخصات من ، از مشخصات دوستم استفاده کنیم و از بیمه او استفاده کنیم ، کسی هم که انگلیسی بلد نبود پس نسخه به اسم دوستم صادر شد و به شهر دیگر برای آزمایش رفتم یک شهر بزرگتر که باز هم در بیمارستانش یک نفر به زحمت انگلیسی بلد بود ، در ایران افراد به ظاهر تحصیل کرده که انگلیسی بلد نبودند زیاد دیده بودم ولی در اروپا آن هم در اروپای مرکزی پزشکی که نتواند انگلیسی را روان صحبت کند واقعا عجیب بود .
برای جبران بلد نبودن انگلیسی من را بدون نوبت به اتاق ازمایشگاه راهنمایی کردند ، پرستاری که مسئول آزمایش خون بود هم اصلا انگلیسی بلد نبود و همین امر باعث شد هیچ کس در مورد اینکه نسخه به اسم من است یا دوستم و غیره هیچ سوالی نکند ، حداقل انگلیسی بلد نبودنشان یکجا مفید بود
دقیقا نمیدانم چقدر ولی فکر کنم تا به امروز مبلغی حدود یک میلیون و چندصد هزارتومان هزینه بیمه ام شده که با توجه به نیاز نتوانسته ام از آن استفاده کنم ، البته اگر با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم ، همه ما ترجیح میدهیم هیچگاه از بیمه استفاده نکنیم و سلامت باشیم .
با توجه به تجربه شخصی من داشتن یا نداشتن بیمه در شرایط معمولی هیچ تفاوتی ندارد ولی در شرایط سخت قضیه کاملا فرق میکند ، امیدوارم که هیچ گاه مجبور نباشم در این شرایط سخت قرار بگیرم تا تجربه کنم که بیمه ها در این شرایط چزور با قضیه برخورد میکنند .