صفحه رسمی مهدی عبدی ( Mehdi Abdi )

مرتبط با گردشگری

جهانگردی با مهدی عبدی Travel With Mehdi Abdi

َAuthor نویسنده

سفرنامه هند 3 : ملاقات با روح بزرگ هند در راجگات

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۴۲ ب.ظ

 

 

ملاقات با روح بزرگ هند در راجگات

بعد از بازدید از معبد لاکشمی که توسط گاندی افتتاح شده بود ،  به سمت مقبره گاندی به راه افتادم . پدر ملت یا روح بزرگ از القابی است که مردم هند به او نسبت داده اند.  امروزه کل دنیا گاندی را می شناسند و لزومی نمیبینم که از شخصیت اون چیزی بنویسم . طبق قوانین ثابتی که در سفرهایم دارم، همیشه از مقبره بزرگان تاریخ و هنر بازدید میکنم و حالا نوبت گاندی بود .

نمی دانم اولین بار کی نام گاندی را شنیدم ، خیابانش در تهران ، فیلم داستان زندگیش که در سال 1982 ساخته شده بود و یا در اخبار و جراید  .

مقبره در محلی بود  که در سال 1948  جسد گاندی به خاکستر تبدیل شده بود ؛ درست یک روز بعد از ترورش . گاندی که  در طول زندگی‌اش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد می‌کرد ، خودش ترور شد . بعد از چند ترور ناموفق سرانجام  در ۹ بهمن ۱۳۲۶ ش ، ناتورام گودسه با شلیک سه گلوله به قفسه سینه اش ،گاندی را در سن هفتاد و نه سالگی و در میان جمعیت از پای درآورد .

در فیلمی که در سال ۱۹۸۲ از زندگی گاندی ساخته شد و اسکار بهترین فیلم سال را هم گرفت ، کتاب گینس حضور حدود  ۳۳۰٬۰۰۰ سیاهی لشکر را در سکانس مراسم تشییع گاندی ، ثبت کرد ، که بیشترین تعداد سیاهی لشکر در یک فیلم تا به امروز بوده  . این یعنی در فیلم ها هم رکورد جمعیت در اختیار یک فیلم ساخته شده در مورد هند است .

یادم هست در سنین پایین وقتی شنیدم هندی ها بعد از مرگ جسد مردگان را می سوزانند و خاکستر را نگه میدارند خیلی متعجب شدم . شاید فکر میکردم ، اگر بمیرم و من را بسوزاند درد ناک خواهد بود . از آن تفکرات ساده کودکانه که خیلی هایمان داشتیم .  سوزاندن مرده ها امروز رواج بیشتری پیدا کرده و در اروپا هم زیاد شده . ولی مراسم هندی چیز دیگری است . امروزه دیدن این مراسم برای مردم دنیا به صورت یک جاذبه توریستی درآمده.

در دین هندو اعتقاد بر این است که  بعد از مرگشان روح آنها در جسم دیگری حلول میکند . پس مرده ها  نیازی به جسم ندارند ؛ و با سوزاندن  جسم ، راه رسیدن شخص به زندگی بعدیش را تسریع میکند.

برای ورود به محوطه باید کفش هایم  را در می آوردم و مسافتی که ، کم هم نبود ، بدون کفش راه می رفتم . یک قطعه سنگ مرمر سیاه ، مقبره نمادین گاندی بود و در کنارش یک مشعل آتش ابدی ، ساده مثل روش زندگی اش .

درباره روش خاص زندگی گاندی زیاد شنیده بودم  ، ولی بعضی از خصوصیاتش برای من عجیب بودند ، در هر هفته یک روز را روزه سکوت میگرفته ، در سن ۳۶ سالگی و در حالی‌که متاهل بوده ، از روابط جنسی اش کلاً دست برمیدارد  ، از سن ۳۷ سالگی به مدت سه سال و نیم از خواندن روزنامه‌ها خودداری میکند ، ولی مردم هند آنقدر  دوستش دارند که  زادروز وی (دوم اکتبر ) در هند به عنوان یک روز تعطیل ملی است و گاندی جایانتی نام دارد.

گاندی و ماندلا مدتی در آفریقای جنوبی با هم بودند و قبل از هند و گاندی ، از آفریقای جنوبی و ماندلا بازدید داشتم و سوالی که در آفریقای جنوبی در ذهنم بود ،  بار دیگر خودش را نشان داد  . اگر من جای آنها بودم و میدانستیم بعد از سالها قهرمان ملی کشورم میشوم راه آنها را انتخاب میکردم یا نه  ؟با این تفاوت که آنها نمی دانستند کی به هدفشان میرسند و آیا اصلا به هدفشان خواهند رسید یا نه ؟ و در حال حاضر با توجه به تاریخ من میدانم  ، ولی جواب صادقانه من نه بوده و هست  . فکر میکنم تقریبا کل مردم کره زمین جوابشان نه است و بعضی ها هم که مثلا مخالف عقیده من هستند اگر در واقعیت قرار بگیرند نظرشان در مدت کمتر از چند روز و شاید چند ساعت ، تغییر میکند . سال ها  در زندان و سختی ، دور از خانواده ، این کمترین سختی آنها بوده و خدا میداند در طول سالهای اسارت چه بر آنها گذشته . موقع خداحافظی با گاندی هم فرا رسید و حالا میخواستم هند واقعی را لمس کنم ، سفر به دهلی قدیم .

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۳/۰۸
مهدی عبدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی